banner

۱۳۸۷ بهمن ۱۲, شنبه

دوستت دارم به 22 زبان دنیا

English : I Love You
Persian : To ra doost daram
Italian : Ti amo
German : Ich liebe Dich
Turkish : Seni Seviyurum
French : Je t’aime
Greek : S’ayapo
Spanish : Te quiero
Hindi : Mai tumase pyre karati hun
Arabic : Ana Behibak
Iranian : Man doosat daram
Japanese : Kimi o ai shiteru
Yugoslavian : Ya te volim
Korean : Nanun tangshinul sarang hamnida
Russian : Ya vas liubliu
Romanian : Te iu besc
Vietnamese : Em ye^ Ha eh
bakSyrian/lebanese : Bhebbek
Swiss-German : Ch’ha di
Armenian : Siroum Em Kez
Swedish : Jag a”Iskar dig
Africans : Ek het jou li

قضاوت مردم در مورد پولدارها و پول ندارها!

اگر لباس تنگ و چروک و بیریخت بپوشن :
در مورد پولداره : ایول عجب لباسی معلوم نیست از کجا خریده …. اصل مارک داره …. فکر کنم خودش از خارج خریده
در مورد بی پوله : عجب لباس جیغی …. احتمالا” بهش صدقه دادن شایدم دست دوم خریده
اگر مد خفن مدل هچل هفتی بزنن :
در مورد پولداره : اوه ببین چه تیپی زده … از سیخای سرش معلومه ژلش ایستوریای اصل ایتالیاست … فکر کنم تیریپی که زده همین دیروز انریکو زده … اونجا هر چی شلوارت پاره تر باشه محبوبیت بیشتره ..
در مورد بی پوله : اه چه شپل … فکر کنم با صابون دست و صورت سرش میشوره که انقدر سیخ واستاده … تو خونشونم که سوزن نخ پیدا نمیشه یک کوک به این پاره پوره ایاش بزنه …
اگر تند تند غذا بخوره :
در مورد پولداره : ببین چقدر گرفتاره که مجبوره انقدر تند غذا بخوره یا هواپیماش داره میپره یا جلسه مهمی داره!
بی پوله : اوووووو انگار از قحطی فرار کرده
اگر آروم و کم غذا بخوره :
پولداره : احتمالا” این غذا تو رژیم غذاییش نیست و باید آهسته بخوره که معدش نفهمه !!!!!!
بی پوله : اینو ببین فکر کنم تا حالا همچین غذایی ندیده بلد نیست بخوره …
اگر با جنس مخالف صحبت کنه :
پولداره : عجب روابط عمومی بالایی … مرسی فرهنگ …. دختر و پسر براش یکیه …. آی اینطوری حال میکنم ……
بی پوله : این سیرابی رو ببین .. چه ذوقی میکنه طرف بهش پا داده … بفرما لاس … ندیده دیگه .. بپا نخوریش
اگر درس بخونه :
پولداره : احسنت به این تدبیر و اندیشه …. این تو ایران نمیمونه ….. مطمئنم تو لیست فرار مغزهاست
بی پوله : خر خونیم اندازه داره دیگه …. انقدر میخونی آخرش چی ؟!! بپا عینکت نیفته …

مدل های زیباس لباس شب











اس ام اس های سری 2

سحرگاهان كه شبنم آيتى ازپاك بودن را به گلها هديه مى بخشد به آن محراب پاكش آرزوكردم: برايت خوب ديدن خوب بودن خوب ماندن را
…………………….
عشق تودرقلب منمثل يه افغانيه كه ازايران بيرون نميره
…………………….
يادت باشد زندگي اجبار است مرگ انتظار است عشق يك بار است جدايي دشوار است اما محبت هميشه ماندگار است
…………………..
ترکه با ماشینش هی دوره میدون میچرخید , , , پلیس گیر میده میگه هوی ایشاک چرا هی میچرخی, , , ترکه میگه جییناب سروان راهنمام گیر کرده
……………………………………
بي تو يک روز در اين فاصله ها خواهم مرد/مثله يک بيت ته قافيه ها خواهم مرد/تو که رفتي همه ثانيه ها سايه شدند/سايه در سايه آن ثانيه ها خواهم مرد/شعله ها بي تو ز بي رنگي دريا گفتند/موج در موج در اين خاطره ها خواهم مرد/کم شدم در قدم دوري چشمان بهار/بي تو یک شب یه تن فاصله ها خواهم مرد
…………………..
لره میره امتحان رانندگی افسر بهش میگه حرکت کن! لره میزانه داند عقب افسر میگه چرا داند عقب میگیری؟ میگه: میخم خیز بگیرم

اس ام اس های سری 1

مادر:کاشکی می شد بهت بگم؛چقدر صدات و دوست دارملالایی هات و دوست دارم؛بغض صدات و دوست دارم………………..يك قاضي درباره ازدواج چنين نظريه‌اي دارد: ازدواج سه دوره دارد. در دوره اول مرد حرف مي‌زند و زن گوش مي‌كند. در دوره دوم زن حرف مي‌زند و مرد گوش مي‌كند. و در دوره سوم هر دو باهم حرف مي‌زنند و قاضي گوش مي‌كند………………باعشق درقلبم سه کوه درست میشه ۱ - کوه وفا ۲- کوه صداقت ۳-کوهی که هروقت گفتی بهم دوستت ندارم از اون بالا پرتت کنم پایین تا بمیری.………………..آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد تنه ای بر در این خانه تنها زد و رفت………………..عشق….. “اسپانیایی ها میگن : “عشق ساکت است اما اگر حرف بزند از هر صدایی بلندتر است “ایتالیایی ها میگن: “عشق یعنی ترس از دست دادن تو ! ” ایرانی ها میگن : “عشق سوء تفاهمی است بین دو احمق که با یک ببخشید تمام میشود…………………نمی دانم تو می خوانی ز چشمم حرفهایم را نمی دانم تو می بینی نگاه بی صدایم را که می گوید بدون مهربانیهای بی حدت… بدون عشق تو، هیچم……………………خدایا گر تو درد عاشقی می کشیدی؛تو هم زهر جدایی را به تلخی می چشیدی؛تو هم چون من به مرگ آرزوها می رسیدی؛پشیمون می شدی از این که عشق رو آفریدی……………….شاگردی از استادش پرسيد:” عشق چست؟ ” استاد در جواب گفت: ” به گندم زار برو و پر خوشه ترين شاخه را بياور. اما در هنگام عبور از گندم زار، به ياد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچينی……………..شیشه عطر بهار لب دیوار شکست و هوا پر شد از بوی خدا،همه جا آیت اوست.دیدنش آسان است، سخت آن است كه نبینی اورا…………….من همان شمع شب افزونم که* با یاد تو می سوزم در* این غربت تو یادم کن که* بی تو شمع ‌ای خاموشم…………………….تو زندگی کسی هست که عاشقانه دوست داره اما تو دوسش نداری شاید به خاطر دل شکسته اونه که اون کسی و که عاشقانه دوست داری دوست نداره. . . .………………………….(0<-<)#############آن منم که رویه ریل قطار دراز کشیدم تا اس ام اس نزنی نگی دوسم داری بلند نمیشم.…………………مردم سرشونو بالا ميگيرن
ماه رو ببينن نميدونن ماهسرش پايين داره smsميخونه

امتحان دامادها !!

زنى سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند. يکروز تصميم گرفت ميزان علاقه‌اى که دامادهايش به او دارند را ارزيابى کند. يکى از دامادها را به خانه‌اش دعوت کرد و در حالى که در کنار استخر قدم مى‌زدند از قصد وانمود کرد که پايش ليز خورده و خود را درون استخر انداخت. دامادش فوراً شيرجه رفت توى آب و او را نجات داد. فردا صبح يک ماشين پژو ٢٠٦ نو جلوى پارکينگ خانه داماد بود و روى شيشه‌اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت» زن همين کار را با داماد دومش هم کرد و اين بار هم داماد فوراً شيرجه رفت توى آب وجان زن را نجات داد. داماد دوم هم فرداى آن روز يک ماشين پژو ٢٠٦ نو هديه گرفت که روى شيشه‌اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت» نوبت به داماد آخرى رسيد. زن باز هم همان صحنه را تکرار کرد و خود را به داخل استخر انداخت. امّا داماد از جايش تکان نخورد. او پيش خود فکر کرد وقتش رسيده که اين پيرزن از دنيا برود پس چرا من خودم را به خطر بياندازم. همين طور ايستاد تا مادر زنش درآب غرق شد و مرد. فردا صبح يک ماشين بى‌ام‌و کورسى آخرين مدل جلوى پارکينگ خانه داماد سوم بود که روى شيشه‌اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف پدر زنت»

عکسهای دختری که با آرایش از 10سالگی تا 60سالگی







می خواهم فاحشه شوم

از زبان معلم اين دانش آموز: مسلما اين موضوع انشاء براي هزارمين بار تکرار شده ، فقط براي اينکه تغييري ايجاد بشود موضوع را اين جوري پاي تخته نوشتم " مي خواهيد در آينده چه کاره بشويد . الگوي شما چه کسي است ؟ " و برايشان توضيح دادم الگو يعني اينکه چه کسي باعث شده شما تصميم بگيريد اين شغل را انتخاب کنيد . انشاء ها هم تقريبا همان هايي هستند که هزار ها بار تکرار شده اند، با اين تفاوت که چند تا شغل جديد به آن ها اضافه شده كه بطور مثال ميتوان اين رشته ها را نامبرد:
از زبان يك دانش آموز: من گفتم دوست دارم كه مهندس هوا و فضا شوم ولي پدرم مي گويد الان ام وي ام ( منظور همان MBA است) كه بهترين رشته ي دنيا است و خيلي پول دارد.
از زبان ديگر دانش آموز ميشنويم : دوست دارم مهندسي اتم بخوانم ولي پدرم دوست ندارد مي گويد اگر آشپزي بخوانم بيشتر به دردم مي خورد و ...
ولي اعتراف مي کنم از همه تکان دهنده تر اين يکي است " مي خواهم فاحشه بشوم "
شايد اولين باراست که يک دختر بچه ده ساله چنين شغلي را انتخاب کرده . " خوب نمي دانم که فاحشه ها چه کار مي کنند ... (معلومه که نمي داني) ولي به نظرم شغل خوبي است . خانم همسايه ما فاحشه است. اين را مامان گفت. تا پارسال دلم ميخواست مثل مادرم پرستار بشوم . پدرم هميشه مخالف است . حتي مامان هم ديگر کار نمي کند .من هم پشيمان شدم . شايد اگر مامان هم مثل خانم همسايه بشود بهتر باشد او هميشه مرتب است . ناخن هايش لاک دارند و هميشه لباس هاي قشنگ مي پوشد . ولي مامان هميشه معمولي است . مامان خانم همسايه را دوست ندارد . بابا هم پيش مامان مي گويد خانم خوبي نيست . ولي يک بار که از مدرسه بر مي گشتم بابا از خانه آن خانم بيرون آمد . گفت ازش سوال کاري داشته . باباي من ساختمان مي سازد . مهندس است . ازش پرسيدم يعني فاحشه ها هم کارشان شبيه مهندس هاي ساختمان است ؟ خانم همسايه هنوز دم در بود . فقط کله اش را مي ديدم . بابا يکي زد در گوشم ولي جوابم را نداد . من که نفهميدم چرا کتکم زد . بعد من را فرستاد تو و در را بست . ... من براي اين دوست دارم فاحشه بشوم چون فکر مي کنم آدم هاي مهمي هستند . مامان هميشه مي گويد که مردها به زن ها احترام نمي گذراند .ولي مرد ها هميشه به خانم همسايه احترام مي گذارند مثلا همين باباي من . زن ها هم هميشه با تعجب نگاهش مي کنند ، شايد حسودي شان مي شود چون مامانم مي گويد زنها خيلي به هم حسودي مي کنند . خانم همسايه خيلي آدم مهمي است . آدم هاي زيادي به خانه اش مي آيند . همه شان مرد هستند.براي من خيلي عجيب است که يک زن رئيس اين همه مرد باشد . بعضي هايشان چند بار مي آيند . بعضي وقت ها هم اين قدر سرش شلوغ است که جلسه هايش را آخر شب ها تو خانه اش برگزار مي کند . همکارهايش اينقدر دوستش دارند که برايش تولد گرفتند. من پشت در بودم که يکي از آنها بهش گفت تولدت مبارک. بابا مي خواست من را ببرد پارک ، بهش گفتم امروز تولد خانم همسايه است . گفت مي داند . آن روز من تصميم گرفتم فاحشه بشوم چون بابا تولد مامان را هيچ وقت يادش نمي ماند. تازه خانم همسايه خيلي پول در مي آورد . زود زود ماشين هايش را عوض مي کند . فکر کنم چند تا هم راننده داشته باشد که مي آيند دنبالش . اين ور و آن ور مي برند . من هنوز با مامان و بابا راجع به اين موضوع صحبت نکردم . اميدوارم بابا مثل کار مامان با کار من هم مخالفت نکند"

۱۳۸۷ بهمن ۱۰, پنجشنبه

عکس های دختران ارتش اسرائیل







تحریم برنامه نود ( 90 ) تا اطلاع ثانوی

مدیران و مجموعه باشگاه های استقلال، پرسپولیس و فدراسیون فوتبال تصمیم گرفته اند، تا زمان اصلاح رویه برنامه نود از هر گونه حضور مستقیم یا تلفنی در این برنامه خود داری کنند.
مدیران و مجموعه باشگاه استقلال، پرسپولیس و فدراسیون فوتبال تا زمان اصلاح رویه برنامه نود، در این برنامه شرکت نمی کنند.
به گزارش فردا در ادامه اختلاف نظر و مناقشه بین سازمان تربیت بدنی و سازمان صداوسیما بر سر برنامه نود، مدیران و مجموعه باشگاه های استقلال، پرسپولیس و فدراسیون فوتبال تصمیم گرفته اند، تا زمان اصلاح رویه برنامه نود از هر گونه حضور مستقیم یا تلفنی در این برنامه خود داری کنند.
بنابر آخرین اطلاعات موثق «فردا»، سازمان تربیت بدنی معتقد است: برنامه نود و مجری آن پا را از حوزه وظیفه رسانه ای و نظارتی خود فراتر نهاده و با انجام نظر سنجی های جهت دار در امور داخلی سازمان دخالت می کند. برخی مدیران این سازمان همچنین این برنامه پر مخاطب ورزشی را متهم به تضعیف نظام کرده اند.
اخیرا سازمان تربیت بدنی، فدراسیون فوتبال و برنامه نود بدلیل روند این برنامه با یکدیگر در تقابل به سر می برند.
در کنار انتقادات همیشگی «نود» به سازمان تربیت بدنی در حوزه فوتبال، دو هفته پیش، سردار عزیز محمدی، رئیس سازمان لیگ در پاسخ به انتقاد طنرگونه فردوسی پور مبنی بر اینکه فدراسیون ایران چگونه با این همه بی نظمی توانسته است برترین فدراسیون آسیا شود، به «تعضیف نظام» متهم شد.
هم چنین کیومرث هاشمی نیز طی نامه ای از روند این برنامه انتقاد کرد که بلافاصله پس از آن، در اولین برنامه نود، سازمان صدا و سیما با یک رکورد تاریخی در دریافت پیامک ها مواجه شد که فردوسی پور از آن بعنوان پیامی «پر معنی» یاد کرد؛ انتظار می رود با وجود انتقادات سازمان تربیت بدنی، روند «نود» با حمایت سازمان صدا و سیما تغییر خاصی نکند.

خلاصه قسمت شانزدهم سریال افسانه جومونگ

خوب همونطوری که دیدید جومونگ پیش سوسانو میاد و بهش پیشنهاد رفتن به کشور گوسان رو میده تا با هم به کوه نمک برند و نمک بیارند . اما خوب ، دقیقا مطمئن نیستند که آیا چنین کوهی وجود داره یا نه خلاصه سوسانو با کلی حرف زدن و صحبت با یون تابال موافقت رفتن به گوسان رو میگیره و بر خلاف تمامی تلاش ها و نگرانی هایی که اوته و سایونگ داشتند نظر یون تابال و سوسانو عوض نمیشه . او یی و ماری و هیوپ هم همسفر جومونگ میشند .

http://www.jumong.ir/photos/8141989-jumong.ir-p16-s1.jpg


جومونگ پیش بانو یوها میاد و برای رفتن ازش خدا حافظی میکنه و وقت خداحافظی یوها همون انگشتری رو که هموسو به اون داده بود رو به جومومنگ میده و میگه که این انگشتر رو به دختری بده که فکر میکنی دوسش داری . بعد از اون جومونگ پیش مو پال مو و موسونگ میره و میگه که در نبود من باید مراقب اوضاع باشید . مو پال مو هم از درست کردن یه شمشیر که قدرت زیادی نسبت به شمشیرهای دیگه داره باهاش صحبت میکنه و میگه این شمشیر اتفاقی درست شده و من نحوه صحیحش رو بلد نیستم . اما در آینده نزدیک یاد خواهم گرفت .
http://www.jumong.ir/photos/444980-jumong.ir-p16-s2.jpg
گوم وا و بانو یوها با هم در مورد جومونگ و کارهاش صحبت میکنند و امیدوارند که بیرون موندن از قصر برای جومونگ آموزنده باشه . در همین حین یو می یول به اقامتگاه بانو یوها میاد و اسرار داره که ببینتش ، شاه یکم مخالفت میکنه و نمیذاره ، اما خلاصه اجازه میده و یو می یول هم میاد بهشون میگه که کمان دامول شکسته و این برای آینده بویو خطر داره . اما گوم وا ( شاه ) میگه که این کارها دیگه به قصر پیشگویی و شما مربوط نیست و همه چیز از این به بعد دست خودم هستش .
http://www.jumong.ir/photos/2062433-jumong.ir-p16-s3.jpg
یو می یولی هم به ظاهر برای نجات خودشونو بویو یه مراسم داخل قصر به پا میکنه . خلاصه جومونگ و کاروان یون تا بال به رهبری سوسانو راهی سفر به گوسان برای به دست آوردن نمک میشند . در وقت رفتن هم جومونگ به بویونگ قول میده که پول آزاد شدنش رو فراهم کنه . خبر رفتن کاروان یون تا بال به توچی هم میرسه .
http://www.jumong.ir/photos/5532757-jumong.ir-p16-s4.jpg
وزیر پیش شاه میاد و بهش میگه که الان سه روز هستش که یو می یول مراسم به پا کرده ، اما شما به قصر اونا سر نزدید ، گوم وا هم میگه که دیگه از اونا حرفی نزن . بعد هم در مورد ملاقات فرمانده هیون تو با هنگ این صحبت میشه و تسو میگه که من خودم شخصا برای پی گیری این موضوع پیش یون تا بال میرم و موضوع رو میفهمم . بعد از پایان مراسم هم یونگ پو به تسو میگه که کمان دامول شکسته و من به یو می یول گفتم که ما نتونستیم کمان رو جا بزنیم . تسو هم از شنیدن این موضوع عصبانی میشه و به شدت به یونگ پو می توپه .
http://www.jumong.ir/photos/4262734-jumong.ir-p16-s5.jpg
تسو پیش یون تا بال میاد تا ازش در مورد دیدار فرمانده هنگ این و هیون تو بپرسه ، بعدش سراغ سوسانو رو از یون تا بال میگیره ، اما میفهمه که سوسانو با جومونگ به گوسان رفته و یکم بگی نگی حالش گرفته میشه . تسو هم با یون تابال وارد بحث میشه و میگه که میدونستی که سوسونو ، جومونگ رو میشناسه از قبل ؟ یون تا بال هم میگه که بله ، زمانی که جومونگ در باتلاق گیر کرده بود ، سوسانو نجاتش داد و این سوسانو بود که اون رو به کوه شیجو برد . اینجاست که تسو میفهمه که جومونگ به کوه شیجو رفته و ممکنه که اون کمان دامول رو شکسته باشه .
http://www.jumong.ir/photos/4017628-jumong.ir-p16-s6.jpg
گروه تجاری یون تا بال و جومونگ که راهی گوسان هستند ، شبانه جایی اتراق میکنند . تا اینکه نیمه های شب جومونگ بی خوابی به سرش میزنه و میره کنار آتیش میشینه ، سوسانو هم از خدا خواسته ، وقتی میبینه که جومونگ تنهاست ، میاد کنارش میشینه و دل میدن و قلوه میگیرند و خاطره اون روزهایی که سوسانو ، جومونگ رو نجات داد رو به یاد میارند .
http://www.jumong.ir/photos/928279-jumong.ir-p16-s7.jpg
در بویو هم یه اتفاق عجیب می افته و اونم اینه که فرمانده هیون تو سر زده به بوی و میاد و پیش شاه ( گوم وا ) ادای احترام میکنه .
کاروان تجاری سوسانو و جومونگ هم به هنگ این میرسند و اونجا استراحت میکنند . اما چون سوسانو قبلا فرمانده نظامی هنگ این رو میخواست بکشه ، سربازانش شناسایش میکنند و شبانه قصد جون سوسانو رو میکنند ، اما جومونگ مثل همیشه به کمک سوسانو میاد http://www.jumong.ir/photos/6051504-jumong.ir-p16-s8.jpg

۱۳۸۷ بهمن ۳, پنجشنبه

عکس هایی قشنگ از سوسانو 12


عکس هایی قشنگ از سوسانو 11


عکس هایی قشنگ از سوسانو 10


عکس هایی قشنگ از سوسانو 9


عکس هایی قشنگ از سوسانو 8


عکس هایی قشنگ از سوسانو 7


عکس هایی قشنگ از سوسانو 6


عکس هایی قشنگ از سوسانو 5


عکس هایی قشنگ از سوسانو 4


عکس هایی قشنگ از سوسانو 3


عکس هایی قشنگ از سوسانو 2


عکس هایی قشنگ از سوسانو 1


آخرین پستها

linkbox