سحرگاهان كه شبنم آيتى ازپاك بودن را به گلها هديه مى بخشد به آن محراب پاكش آرزوكردم: برايت خوب ديدن خوب بودن خوب ماندن را
…………………….
عشق تودرقلب منمثل يه افغانيه كه ازايران بيرون نميره
…………………….
يادت باشد زندگي اجبار است مرگ انتظار است عشق يك بار است جدايي دشوار است اما محبت هميشه ماندگار است
…………………..
ترکه با ماشینش هی دوره میدون میچرخید , , , پلیس گیر میده میگه هوی ایشاک چرا هی میچرخی, , , ترکه میگه جییناب سروان راهنمام گیر کرده
……………………………………
بي تو يک روز در اين فاصله ها خواهم مرد/مثله يک بيت ته قافيه ها خواهم مرد/تو که رفتي همه ثانيه ها سايه شدند/سايه در سايه آن ثانيه ها خواهم مرد/شعله ها بي تو ز بي رنگي دريا گفتند/موج در موج در اين خاطره ها خواهم مرد/کم شدم در قدم دوري چشمان بهار/بي تو یک شب یه تن فاصله ها خواهم مرد
…………………..
لره میره امتحان رانندگی افسر بهش میگه حرکت کن! لره میزانه داند عقب افسر میگه چرا داند عقب میگیری؟ میگه: میخم خیز بگیرم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر